به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، گرماگرم جنگ بود که آن مرد نزد علی (ع) آمد و گفت «تو کاتب قرآنی، معاویه هم؛ تو همراه رسول خدا بودی، معاویه هم؛ تو اهل قرآن و نمازی، معاویه هم؛ چرا باید سمت تو یا او باشم؟!» در اینجا مولا جملهای دارد که جرج جرداق مسیحی میگوید «این جمله سرآمد سخنانی است که از دهان بشر خارج شده و نظیر ندارد»، علی (ع) فرمود «تو حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی و باطل را بفهم تا طرفدارانش را کشف کنی، دین خدا را از تقلید کور آدمیزادگان نَشناس».
در اهمیت آسیبشناسی دینی همین بس که اگر نادیده گرفته شود، خود دین بهعنوان آسیب شناخته میشود؛ اما مشکل اینجاست که برخی عوام و عوامزدگان، پیرایههایی را که به دین بستهاند، عین دین میپندارند و آسیبشناسی دینی را بر نمیتابند.
چشم دینداران روشن که کتاب «آسیبشناسی دینی» توسط محمد اسفندیاری قلمی شده، گویا نویسنده برای نوشتن هر پنج کلمه، پنج هزار کلمه خوانده است، آنگاه که دین را از سیاست بازان، تقدسفروشی رهزنان و ظاهرسازی مدعیان خلاصی بخشیدی، حضرت حافظ در قلب و دلت غزل میریزد.
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود / ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
بسیاری از دین ورزیها بو میدهد، بوی دستهای آلودهای که در سرچشمه شسته شده، کثیفیهایی که تبهکارانِ شبهه افکن و ریاکارانِ زشتسیرت در شاهراه چشمه پاشیدهاند، حالا ما در پایین این چشمه پس از حدود پانزده قرن، بیگمان به یک تصفیه جانانه محتاجیم تا دین ناب را از دینی که از گلوگاههای بشری خارجشده باز شناسیم.
این کتاب با مثالهای واقعی، مخاطب را رفته رفته به بار مینشاند و در فصل آخر او را میچیند، حالا ناب ناب شدهای، یک مسلمان پاک و منزه از رنگ و بوی این و آن، بعد از این تویی و عبادت، تویی و تفکر.
چون پخته به ما میرسد از مطبخ غیب / از کس طمع خام نداریم، خوشیم
انتهای پیام/۶۳۱۰۶/ص۱۰/